اصن هرچی تو بگی! هفت بار روح خویش را تحقیر کردم :
نخستین بار هنگامی بود که برای رسیدن به بلندمرتبگی ، خود را فروتن نشان دادم. دومین بار آن هنگام که در مقابل فلجها لنگیدم. سومین بار آن زمان که در انتخاب خویش بین آسان و سخت ، آسان را برگزیدم. چهارمین بار وقتی که مرتکب گناهی شدم و به خویشتن تسلی دادم که دیگران هم گناه میکنند. پنجمین بار آنگاه که به علت ضعف و ناتوانی از کاری سر باز زدم و صبر را حمل بر قدرت و تواناییاش دانستم. ششمین باز زمانی که چهرهای زشت را تحقیر کردم ، در حالی که نمیدانستم آن چهره ، یکی از نقابهای خویش است. و هفتمین بار وقتی که زبان به مدح و ستایش گشودم و انگاشتم که فضیلت است.
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان |
|||||
![]() |